به گزارش راهبرد معاصر؛ آیتالله رئیسی، رئیسجمهوری اسلامی ایران بار دیگر مردم و رسانهها را غافلگیر و در سومین سفر استانی خود و در سفری از پیش اعلام نشده دیروز جمعه (19 شهریور) به استان خراسان جنوبی رفت. سفرهایی که با اغلب سفرهای استانی روسای جمهور قبلی تفاوت دارد. آیتالله رئیسی در خصوص سفرهای استانی بدون تشریفات خود گفت: «حضور خارج از تشریفات ما در استانها برای این است که از نزدیک با مسائل استانها آشنا شویم و اولویتها را مشخص کنیم و برای رفع مشکلات با اولویت دست به اقدام بزنیم». از دیگر تفاوتهای سفرهای استانی آیت الله رئیسی در مقایسه با روسای جمهور قبلی از پیش اعلام نشدن مقاصد آنهاست. آیت الله رئیسی باتوجه به شرایط بد اقتصادی و مشکلات؛ بدون سر و صدا و به دور از هیاهو به استان ها سفر می کند تا هزینه های سفر کم شود و هم با بازدید میدانی نسبت به اقدامات و مشکلات در استان ها با خبر شود. این در حالی است که قبل از سفرهای استانی رئیس دولت تدبیر و امید به استان ها، اطلاع داده می شد تا بهترین هتل ها و امکانات مهیا شود تا حسن روحانی برای ساعاتی در استان مورد نظر سخنرانی کند.
ویژگی دیگر سفرهای استانیآیت الله رئیسی هیأت همراهان نهچندان پرشمار او در این سفرهاست. او وزرا و معاونان خود را به فراخور اهداف و برنامههای هر سفر حداکثر تا ۵عضو کابینه به سفرها برده است. وی در دومین ماه فعالیت کابینه دولت سیزدهم عازم سفر استانی شد در حالی که حسن روحانی در سال 96 ، شش ماه بعد و احمدی نژاد در سال 1394، چهار ماه بعد از آغاز به کار دولتشان، به سفر استانی رفتند.
پیش از این آیت الله رئیسی در روز جمعه به استانهای کمتر برخوردار خوزستان و سیستان و بلوچستان نیز سفر کرده بودند تا از نزدیک پای مشکلات اقشار مختلف مردم بنشیند و با استفاد حداکثری از ظرفیتهای استان و «مشارکت مردم»، مشکلات رسوب شده ناشی از سومدیریت سالهای قبل را بر طرف کند. آیت الله رئیسی در بازدیدهای سفر استانی به سیستان و بلوچستان، در بین زاغهنشینان منطقه مرادآباد چابهار حضور یافت و با ساکنان منطقه در گفت وگویی صمیمانه در جریان مشکلات آنان قرار گرفت و با انتقاد کپرنشینی مردم در این منطقه دستور داد هر چه سریعتر وضعیت کپرنشینان ساماندهی شود و برای آنها خانه ساخته شود. این در حالی بود که حسن روحانی زمانی هم که به سفر می رفت بعد از سخنرانی به تعدادی گزارش های مکتوب بسنده می کرد و هرگز به میان مردم نمی رفت تا مشکلات آنها را برطرف کند.
علاوه بر سفرهای استانی و شنیدن مطالبات مردم، آیت الله رئیسی در شرایط بحرانی وضعیت کرونا و شاید خطرناکتر از دوران دولت سابق، بدون اطلاع قبلی به داروخانه 29 فروردین و بخش کرونایی بیمارستان امام خمینی (ره) مراجعه کرده بود تا از نزدیک جویای مشکلات کادر درمان و مردم باشد، موضوعی که حسن روحانی به شدت از آن واهمه داشت. رئیس جمهوری که از ترس کرونا تقریبا به مدت دوسال (از زمان ورود کرونا به کشور) به هیچ عنوان ملاقات مردمی نداشت. یا حتی سال گذشته در زمان جلسه تقدیم بودجه به خاطر کرونا در مجلس حاضر نشد و جلسات هیئت دولت را هم یا به صورت ویدئویی برگزار میکرد یا اگر هم در جلسه حضور داشت با فاصله زیاد از دولتمردانش مینشست.
این موضوع مختص به دوران کرونا نبود و می توان گفت رویه ۸ ساله حسن روحانی و اغلب وزاری دولت تدبیر و امید بود. روحانی حتی وقتی در روز کارگر به دیدار کارگران می رفت، حاضر نبود از ماشین خود پیاده شود! او با ماشین لندکروز به دیدار کارگران کارخانه مپنا رفت و حتی داخل کارخانه نیز حاضر به پیاده شدن از ماشین نشد و مسافت داخل کارخانه را هم با لندکروز طی فرمودند!
در دولت تدبیر و امید، امتناع حسن روحانی و بیشتر دولتمردان از حضور در میان مردم، انتقادهای بسیاری در افکار عمومی در پی داشت و موجب کاهش اعتماد عمومی به دولت و ایجاد شکاف بین مردم و دولت شده بود. دوری از مردم و عدم درک حقیقی مشکلات جامعه به حدی بود که حسن روحانی ادعا می کرد از داخل ماشین و با دیدن چهره های مردم نسبت به وضعیت کشور از آن ها نظرسنجی می کند. روحانی گفته بود: «من روزانه نظرسنجی میکنم. در خیابان وقتی با ماشین میروم تمام چهرههای مردم را نگاه میکنم که چند نفر لبخند دارند، چند نفر عصبانی هستند و چند نفر قیافهشان گرفته است... به هر شهری میروم خودم نظرسنجی میکنم، نگاه آدمها را نسبت به خودم. نگاه کسی را که بامحبت نگاه میکند با تشکر نگاه میکند و یا آنکه نقد دارد».
التهابات اجتماعی ناشی از قطعی برق و بی آبی در خوزستان و همچنین اتفاقات تلخ بعد از تصمیم به گرانی بنزین هیچکدام باعث نشد روحانی به میان مردم بیاید و مشکلات آنها را حداقل از نزدیک بشنود. در بلایای طبیعی نظیر سیل و زلزله و تکانه های شدید اقتصادی در دولت تدبیر و امید که کمبود کالاهای اساسی و صف های طولانی مردم را کلافه و عصبانی کرده بود ، بازهم خبری از حضور میدانی روحانی برای حل مشکلات و شنیدن دغدغههای مردم نبود. حتی وقتی مردم استان گلستان، نوروز خود را در وضعیت دشوار سیل سپری می کردند، روحانی برای گذران تعطیلات نوروزی در قشم حضور داشت!
با این کارنامه دولت تدبیر و امید، برخی از رسانه ها و فعالان اصلاح طلب و حامی دولت روحانی روحیه مردم داری آیتالله رئیسی را کسر شان برای یک دولتمرد می دانند و در هفته های اخیر با هجمه رسانهای علیه سفرهای استانی رئیس جمهور و هیات دولت سعی در کم رنگ جلوه دادن آن دارند. همچنین بخش قابل توجهی از اصلاح طلبان به دلیل آلودگی به اشرافی گری و روحیه ارباب-رعیتی نسبت به مردم، بازدید میدانی را مصداق بی اطلاعی مسئول مربوطه از مشکلات و ساده زیستی مسئولان را ریاکاری جا زده و حضور رئیس جمهور در میان مردم را مصداق پوپولیسم و مردم فریبی معرفی می کنند. در روزهای گذشته محمد هاشمی رفسنجانی گفته بود:«مدیری که اطلاع ندارد و می خواهد به صورت میدانی کسب اطلاع کند مدیر نیست اگر هم اطلاع دارد و می رود و هزینه گزاف روی دست مردم و بیت المال می گذارد در علم مدیریت، محبوبیتی ندارد».
سفرهای استانی پایان هفته آیت الله رئیسی که با عنوان «جمعههای خدمت» در میان رسانهها و افکار عمومی شناخته شده است، تفاوتهای کار میدانی و جهادی را با مدیریت ویدئویی و از راه دور دولت تدبیر و امید بهخوبی برای مردم آشکار کرده است. افکار عمومی «تغییر شرایط به نفع مردم» را به خوبی درک کرده و میدانند که؛ «آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت».
انتظار میرود حضور در میان مردم و شنیدن مشکلات آنها تنها در برنامههای رئیسجمهور و سفرهای استانی خلاصه نشود و همه وزرا، مدیران میانی و استانداران دولت سیزدهم با الگو گیری از آیتالله رئیسی یک روز یا ساعاتی مشخص را برای شنیدن مستقیم از مردم مقرر کنند تا با ترمیم اعتماد عمومی، کشور به دست خود مردم از مشکلات کنونی عبور کند.
«جمعههای خدمت» آیتالله رئیسی حامل پیامی مهم برای افکار عمومی داخلی و قدرتهای خارجی است. از جنبه داخلی موید این پیام است که دوران جدایی و نگاه از بالا به پایین دولتمردان به مردم پایان پذیرفته و دولت سیزدهم خود را از مردم می داند و برای باز کردن گره مشکلات بعد از خداوند به همکاری و مشارکت مردم امیدوار است. از بعد خارجی نیز این پیام را به کشورهای غربی مخابره می کند که دولت سیزدهم قصد دارد به جای امید بستن به وعدههای غرب و چشم دوختن به خارج، نگاه خود را به سمت مردم بچرخاند و به توانایی ها و پتانسیل های داخلی تکیه کند.